...این کتاب

.گذرگاهی به جهنمه

می‌تونی ورد خنثی کردن رو پیدا کنی؟

.احتمالا یجایی نزدیک آخراشه

!ناسلامتی من پلیسم

!"الیگوس"

.اوه، لعنتی -
.هیچکس تکون نخوره -

.ما اینجا یکم سرمون شلوغه

،عموی من جادوگره

.ما "بروخو" صداش می‌کردیم

...اون می‌گفت

.فقط یه مرد می‌تونه در برابرش بایستـه

!برگرد به جهنم

!بی خیال

چی؟

با پلیسه چی کار کردی؟

...اینجوری که معلومه باید

.یه پلیس دیگه رو بکشی

.سلام

تو دیگه کی هستی؟

.من دوست صمیمی جدیدت هستم

.تقدیــم می‌کنــد iMovie-DL تیــــم ترجمـــه‌ی
.:. WwW.iMovie-DL.Com .:.

.:. ترجمـــــه و زیـــرنـــویـس .:.
© Elka © فرشــــاد © Rain Angel © پری ســــا

.هی

.هی، "کل" به نظر خوب نمیای

خوبی؟

.بزن کنار. همین الان

.حواست باشه پرتش کنی جلوتر

.روکش ماشین رو کثیف نکن

.همینه. داره همه رو می‌ریزه بیرون

.فکر کنم باید ببریمت بیمارستان

!تو رو خدا

اونجا یه ضربه کوچیک به سرم خورد، خب؟

.حالم خوب میشه. این حالت می‌گذره

."راه بیفت، خانوم "دیزی

.بله قربان

.پابلو"، آهنگ"

.خب رفقا، الان تو بد وضعیتی افتادیم

،"پابلو" امیدوارم این "بروخو"
...عموی عجیب غریبت

...بتونه کمکمون کنه

چون من دوست ندارم
.مسئول هر اتفاق بدی که می‌افته باشم

...آره، منم

.اینو دوست ندارم

.نزدیکیم

رادیو چش شده؟

...هیچی، مثل هر ماشین با کیفیتی

.فقط لازمه چند بار بکوبی به داشبورد

.لعنتی

.خدا لعنتش کنه

چه خبر شده؟ -
."اوه، همه چی خوبه "کلی -

.تو فقط استراحت کن

!از اونجا بیا بیرون

!این ماشین منه

دوازده تا قسط دیگه بدم
.مال من میشه

!یا خـدا

.یکی داره لایی می‌کشه

.محکم بشینید

!اوه لعنتی -
!مواظب باش -

!"اوه! خدایا "اَش

.یکاری بکن

.می‌خوام یه کار درست انجام بدم

چیکار می‌کنی؟

.پابلو" اون دکمه رو بزن"

چی؟ این چیه؟

.نیتروژنه -
چی؟ -

قبلا ازش استفاده کردی؟

!نه فعلا! بزنش

.بفرما

!ریدی بابا جنده

چه اتفاقی داره می‌افته؟

.بیشتر گاز بده. بیشتر گاز بده

.دارم کامل گاز میدم

.یادتون نره که داریم یه واگن با خودمون می‌کِشیم

!اوه، لعنتی

.مامانی داره از کار می‌افته

.محکم بشینید. بعدش نوبت ماست

.همینجوری برون، همینجوری برون

.خونه‌ی "بروخو" نزدیکه

!زود باش عزیزم، زود باش عزیزم

.بپیچ راست، بپیچ راست

رفت؟

کجاست؟

...بروخو" از یه طلسم‌هایی"

روی خونه استفاده می‌‌کنه
.تا با نیروهای تاریک مبارزه کنه

.احتمالا اینجا در امانیم

این همون چیزیه که می‌خواست
.توی "ولیو استاپ" ما رو بکشه

این دیگه چه کوفتیه؟ -
این چه کوفتیه؟ -

.خود جهنمه

.شیطان خالصه

.چه عالی

...آره و اون دست برنمیداره

تا زمانی که اونو برگردونیم
.به جایی که ازش اومده

...روح پلید وارد یه بدن میشه و

.به همچین چیزی تبدیل میشن

.همین اتفاق واسه همکارم افتاد

آره، اون روز توی رستوران
،می‌خواستم اینو بهت بگم

.اما آماده نبودی که حرفم رو باور کنی

.آماده نبودی که خودت رو باور کنی

...نه، نبودم

.اما الان هستم

این یارو که جفتمون دنبالشیم رو می‌شناسی؟

.اَش"، پشت تمام این قضایاست"

،سی سال پیش
...توی کلبه‌ی والدینم، توی جنگل

...اون مادرم رو کشت و پدرم رو

...و خواهرم "آنی" رو

.و این موجودات وحشتناک رو آزاد کرد

.خدایا

،و از اون موقع
.من به دنبال انتقام بودم

.مدت زیادی ناپدید شده بود

.فکر کردم مرده

!تو

.می‌دونیم تو کی هستی

...تو

.می‌دونی که جفتمون یک چیز رو می‌خوایم

."اَش ویلیامز"

.شاید بتونیم به همدیگه کمک کنیم

.خیلی خب

.بیا این مادرجنده رو بگیریم

.مرگت نزدیکه

!مادر جنده

...خب، عموت یکم سلیقه‌ش

.توی کار هنری عجیب غریبه

.الان می‌فهمم چرا ترکش کردی

بروخو" فکر می‌کرد"
.برای رفتن یه احمقم

.گفت دارم به ارثیه‌ی خودم پشت می‌کنم

.حالا فکر می‌کنم شاید همینطوره

فقط می‌خواستم خودم رو
.بیرون از اینجا پیدا کنم

،می‌دونی، می‌خواستم کارهای بزرگی انجام بدم

اما بجاش آخر عاقبتم شد
."کار کردن توی "ولیو استاپ

.هی، هی، تو توی مغازه الکتریکی بودی

.برای خودش یه دورانی بود

پابلو"؟"

!سلام علیک، عمو

.منتظرت بودم

جدی؟

دو روز پیش یه حس بدی
.اسمت رو برام زمزمه کرد

،کنجکاوم بدونم چطور ایمانت رو از دست دادی

.اما بخاطر این برگشتی

."اَش ویلیامز"

.بهش سخت نگیر، بچه‌ی خوبیه

سخت نگیرم؟

.هیچ وقت به "پابلو" سخت گرفته نشده

.ببین عمو، منو ببخش

.خب؟ کاملا حق داری از دستم ناراحت باشی

کاملا به هر کاری اینجا کردی
،بی‌اعتنا بودم

،اما خیلی اشتباه می‌کردم
.و حالا اینو فهمیدم

جدی؟

،وقتی بچه بودم
...تو از قهرمان‌هایی برام داستان می‌گفتی

.که علیه تاریکی جنگیدن

.از "هفـه"ها

.فکر کنم "اَش" یکی از اوناست

،وقتی پای شیطون وسط بیاد"
".همه چی رو بهم می‌ریزه

.هنوز دارم روی این شعار کار می‌کنم

.راستش من ازش خوشم اومد

.بیا نزدیکتر

.نزدیکتر -
.اوه خدایا -

.نور مبهمه، اما وجود داره

.خیلی خب، خوبه

.نه

اون قدر واضح نیست تا
.نشون بده دنبال چی هستی

،تو ضعیفی، تنبلی، خودخواهی
...فراموشکاری

...بد دهنی، و بعضی وقتا

...گند می‌زنی

.به اضافه اینکه، کُندی

.پیری

.قبلا سریعتر عمل می‌کردی

...هی، "بروخو" ممنونم از نظرت

.متشکرم

،حالا می‌تونی نظرت رو پس بگیری

...بگیری پشتت و درست بچپونیش

!توی کونت

کمکمون می‌کنی یا نه؟

.خواهش می‌کنم عمو

.بهت نیاز داریم

حالت خوبه؟

.من "ادویل" نیاز دارم، همین الان

.حال دختره خوب نیست

.مواظبش باش

.بیا، یه نگاهی به درونت میندازم

،خوبه، وقتی اون تویی
می‌خوای پروستات رو هم چک کنی؟

...اوه، پسر اون خیلی

بامزه‌ست، نه؟

.پدر مقدس، تو همه چیز رو می‌بینی

،هر چی که می‌دونی رو بگو

.در حالیکه می‌دونم هیچی نمی‌دونی

.باعوشه

،می‌دونم که یه چیز خیلی بد رو احضار کردم

و می‌خوام هر کاری که کردم رو
.به حالت اول برگردونم

داری شام درست می‌کنی، پسر؟

.اَش"، تو یه ابلهی"

این خوبه؟

فقط بخاطر اینکه روحتم خبر نداره
.واقعا دارای چه قدرتی هستی

خیلی‌ها تو رو دست کم می‌گیرن، نه؟

...خب، اولش آره

،اما یا کارشون به همخوابگی باهام کشید

.یا مردن

عدم خودآگاهی باعث می‌شه
...جوابهایی که

،به دنبالشون هستی، سخت بدست بیان

.اما باید سعی کنیم

.بخور

این سَم چیه؟

...این بهت کمک می‌کنه، جاهایی رو بگردی

.که ممکنه جوابها توشون قایم شده باشن

."بهش می‌گن "آیوهاسکا
(یه نوشیدنی توهم زا)

آیوهاسکا"؟"

می‌خوای نئشه بشم؟

.این یه داروی توهم زاست

.مواد نیست که نئشه کنه

.اوه، آره، حتما، حتما

مجانیه؟

.خیلی خب، به سلامتی

.چه ملایم

...خیلی خب، پس

...رفتم کلبه‌ی انبار

...و یه چیزی پیدا کردم که حواست رو پرت می‌کنه

.از اینکه چقدر سرت درد می‌کنه

!نگاه کن، بوم

.واقعا فکر نمی‌کنم الان وقت بازی باشه

...نگران نباش

.قرار نیست بازی کنیم

.قراره واسه "اَش" یه دست جدید بسازیم

.غافلگیرش کنیم

،شاید بتونم توی شعبه یه کمکی بگیرم

سوابق کسایی که دستشون قطع شده رو
.توی این منطقه بررسی کنم

فکر کنم من چیزی دارم
.که بیشتر به درد می‌خوره

چرا چوب؟

اصلا می‌تونی اینو خیسش کنی؟

.اوه، لعنتی

...این -
.دست واقعیشه -

.خیلی خب، همین الان تکون خورد

.تقریبا سی ساله که همینطوری مونده

.فقط این اواخر تکون می‌خوره

...فکر کنم داره سعی می‌کنه

.صاحبش رو پیدا کنه

خب ما شانس خیلی تپلی داریم

.تا این ماجرا رو تموم کنیم

...خب باید بگم رییس

.من تقرییا هیچ احساسی ندارم الان

یعنی من حدود سه تا نون شیرینی
،برای صبحونه خوردم

پس شاید نون داره توش خیس می‌خوره؟

چطوره یکی دیگه بخورم؟

.تمرکز کن

...این دارو می‌تونـه ذهنت رو باز کنه

.اما همچنین ممکنـه داغونش کنـه

.و تا همیشه تو جهنم خودت گرفتار بشـه

باشه، حالا یه نصفـه استکان؟

.دیگه صحبت بسه

...شاید بتونی چند پک

از اون چیزی که داری می‌کشی
.بهم بدی، رئيس‌

.اوه پسر

.هی رفیق

...یه چیزی

...رفیق

...یه چیز کوچولو

.یه چیزی اونجا داره می‌چرخـه

اون دیگه چیه؟

.آره

چرا تو دهنت یه چشم داری؟

.نکن، نه، نه، نکن

...نه، تو

.بروخو" اون چشم رو نخور"

...خب من

.فقط میگم نـه

.آره، عزیزم

!"آیاهواسکا"
(نوعی نوشیدنی برای ارتباط با ارواح)

من الان کدوم جهنمی‌ام؟

!کور شدم

!نمی‌تونم ببـینم، چشم‌هام
!باز نمیشن

..."اش"

...راز اینکه بتونی به وجودت بنگری

.اینه که بدون بینایی ببـینی

.اوه آره

!واسه تو راحتـه

...به هر حال هر چی باشه، من یه مردَم "

".و تو هم یه زن -
".البته" -

"نظرت چیه بچه جون؟"

".دوسش دارم، اش"

کی اینجاست؟

.در مورد اینجا یه حس عجیب و غریبی دارم

کجایی؟ -
"...شامپاین" -

اوه، اوه، کی اونجاست؟

!بهم دست نزن

چه اتفاقی داره میوفته؟

!ولم کن

!خیلی خب، وقتـشه که دیگه سفر تموم بشه

."وقتشه برگردیم "کانزاس

".اش، خودت رو کنترل کن"

.انقدر غرغر نکن و مثل یه "هفـه" رفتار کن

!رفیق تو داری عوضی بازی در میاری

تا الان چطوری نجات پیدا کردی؟

چی؟

،یه چیزی داره بهت حمله می‌کنـه
چیکار می‌کنی؟

...اول شلیک می‌کنی بعدش فکر می‌کنی

.یا اینکه اصلا فکر نمی‌کنی

آره، اول شلیک می‌کنی و هیچوقت
.فکر نمی‌کنی

.پس همین کار رو انجام بده

.فقط باش

.درون خودت باش

...ذهنت رو آزاد کن

.و باقی چیزا خودش حل میشه

...قلمروی بهشت

!در درون توست

!اوه لعنتی

اینا دیگه چه کوفتی هستن؟

.ذهنت رو آزاد کن و باقی چیزا خودش حل میشه

!برید عقب

.آره، درسته

...برید عقب وگرنه این اره برقی رو

...یه جوری می‌کنم تو گلوتون

.که تا کریسمس تیغ اره برینـید

.خوبه -
!ذهنت رو آزاد کن -

.حالا داری سفرت رو کنترل می‌کنی

.اونو تا یه جای امن دنبال کن

دنبال کنم، چطوری؟

."این سفر تو هستش "اش

.آره، همینطوره

وای پسر اینجا رو نگاه کن، اینجا...؟

."مرکز روحی و معنوی تو، "اش

.جایی که بیشتر از هر چیزی خوشحالت می‌کنه

."شهر "جکسون ویل"، "فلوریدا

.تمام چیزیـه که رویاش رو می‌دیدم

.خب، البته

بهم بگو "اش"، اینجا چرا انقدر برات خاصه؟

.خب، راستش تاحالا اینجا نبودم

می‌دونی، حدود 30 سال پیش می‌خواستم
...بیام اینجا

...اما یه دختر رو بردم به یه کلبه

و از اون موقع به بعد زندگیم دیگه هیچوقت مثل
.همیشه نیست

.می‌تونست مثل همیشه باشه

.تو جواب رو اینجا پیدا می‌کنی

...خدا رو شکر، آخه من

!وای، 2 تا دست دارم

!بروخو"، 2 تا آبجو می‌خوام"

.این خیلی خوبه

.نگاه کن چقدر سفت و محکم به نظر میاد

.تا الان خیلی خوب بوده

...فکر کنم باید چندتا دیگه آیتم بهش اضافه کنم

...مثل یه پیچ گوشتی

.و یه اشاره گر لیزری

.آره -
...شایدم یه نازل اسپری -

واسه هر رنگ مویی که فکر می‌کنـه داره
.باهاش ما رو خر می‌کنـه

روبالشیش رو دیدی؟

.کاملا سیاهـه

.انگار که سرش از زغال ساخته شده

یا خاکستر؟

!آخ

حالت خوبه؟

.خوبم، الان برمی‌گردم

چه بلایی داره سرم میاد؟

...اوه خدایا

کل"؟"

هی، اونجا همه چی روبراهه؟

کل"؟"

کلی"، حالت خوبه؟"

الو؟

...اوم

الو؟

کلی" حالت خوبه؟"

...هی "کل" اگه جواب ندی

.مجبور میشم بیام داخل

!یا عیسی مسیح

!لعنتی

!پشمام ریخت

حالت خوبه؟

.آره، خیلی بهترم

.آره، ظاهرت هم خیلی بهتر شده

...منظورم این نیست که ظاهرت بد بود

...فقط از الانت بدتر بودی

.می‌دونی، یه جورایی انگار مریض بودی

.منظورم این نبود که زشت بودی

،به هر حال خودت می‌دونی منظورم چیه
...فقط

.خیلی بهتر شدی

...خیلی خب، حالا که صحبت از بهتر شدن شد

...فکر کنم منبع نورم رو پیدا کردم

.یا شایدم به یه باتری جدید نیاز دارم

.برق لازم دارم

.خودم میزنم

.ممنونم

.خیلی خب

."اینجا چیزی که دنبالشی رو پیدا می‌کنی "اش

.عالیه

...هی گوش کن، اگه مشکلی نیست

...می‌خوام اینجا بشینم و یه مدت

.از این منظره لذت ببرم

...همیشه می‌خواستم یه مدت

"تو شهر قشنگی به اسم "جکسون ویل
.بگذرونم

.انقدر وقت تلف نکن و حواست رو جمع کن

...چیزی نمونده تا بفهمی چطوری

.تمام این اتفاقات رو خنثی کنی

ایلای"، حرف زدن هم بلدی؟"

.اینجا آره

."این سفر تو هستش "هفـه

عالیه، می‌دونی همیشه می‌خواستم
.باهات صحبت کنم

فقط کارایی که موقع تنهاییمون تو تریلر انجام
...میدم رو

.بیان نکن

.هرگز

.خیلی خب

.هی، دستت رو بیار جلو و یه آبجو بگیر

!وقت نوشیدنـه

...آبجو کجاست

و این اینجا چه غلطی می‌کنـه؟

.این جوابیـه که دنبالش بودی

...باید عمیقا زیر جایی که سفرت شروع شد

.دفنش کنی

آره، الان نصیحت یه مارمولک سخنگو رو
.گوش می‌کنم

هی "بروخو"، چی...؟

بروخو"؟"

!رفیق، داری خوشیم رو خراب می‌کنی

.ایلای"، یه سوال سریع"

دختری یا پسر؟

!"بروخو"، "بروخو"

!عجله کن، کمک -
چی شده؟ -

!پابلو"، فکر کنم برق گرفتـتش"

...نمی‌دونم، اما خواهش می‌کنم

.به کمکت نیاز داره -
.باشه، باشه -

.اش" یه جای خوبه، حواست بهش باشه"

سریع برمی‌گردم، باشه؟

."دروغگو"

لعنتی؟

.لعنتی، اینجا "جکسون ویل" نیست

اون دیگه کدوم خریه؟

!ای بابا، باز این تخم خر اومد

!بیخیال رفیق، این سفر منـه

اینجا چه غلطی می‌کنی؟

.من الان داخل ذهنت هستم

."بیرونش کن "اش

وگرنه واسه همیشه تو این کابوس
.گیر می‌کنی

یا خدا! این دیگه چه کوفتـیه؟

.هی، من دیگه انباردار نیستم

.می‌دونی که اونو تمیز نمی‌کنم

.هی، بهتره بس کنی

.این شیشه‌ها دارن می‌شکنن

!هی، هی، هی
!نه، نه، نه

."سلام "اش

.نه

.دوباره تو نه

از ذهنم برو بیرون، میشه؟

!خیلی دیره

!تو اینطوری می‌میری

.همین الان این کابوس رو تموم کن

.وگرنه تمام ذهنت رو کنترل می‌کنـه

تو چی می‌دونی؟

.مغزت اندازه‌ی یه نخوده

.هنوز برنده نشده

."هنوز این سفر تو هستش "اش

.هی، آره

.ممنونم که یادم انداختی

!هُش

!خونه‌ی من، قوانین من

.لوری" کوچولو مرگت رو تماشا می‌کنه"

.امروز نه خوشگله

...لوری" کوچولو"

هی، این برات چطوره؟

!آره

الان کی داره با کی کل کل می‌کنـه؟

چی گفتی؟

نمی‌تونی نفس بکشی؟

!خب هدف هم همینـه تخمی

!کمک

!اش"، بس کن، بس کن"

!اش"، بس کن، لطفا"

!بس کن

!"اش"

.جواب رو پیدا کن

.متاسفم

.:. ترجمـــــه و زیـــرنـــویـس .:.
© Elka © فرشــــاد © Rain Angel © پری ســــا

.:. WwW.iMovie-DL.Com .:.

farshad_elka@yahoo.com